[اسم]

die Einsicht

/ˈaɪ̯nzɪçt/
قابل شمارش مونث
[جمع: Einsichten] [ملکی: Einsicht]

1 آگاهی اطلاع

  • 1.Aus Einsicht kann Wissenschaft Heilung schaffen.
    1. دانش می‌تواند با آگاهی مداوا انجام بدهد.
  • 2.theoretische Einsichten
    2. اطلاعات نظری

2 دیدگاه چشم‌انداز

  • 1.Eine dichte Hecke verhindert die Einsicht in den Garten.
    1. یک پرچین انبوه از چشم‌اندازی به باغ جلوگیری می‌کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان