[فعل]

einzeichnen

/ˈaɪ̯nˌt͡saɪ̯çnən/
فعل گذرا
[گذشته: zeichnete ein] [گذشته: zeichnete ein] [گذشته کامل: eingezeichnet] [فعل کمکی: haben ]

1 علامت‌گذاری کردن علامت زدن

  • 1.in die Karte einzeichnen
    1. در نقشه علامت‌گذاری کردن
  • 2.Sie zeichnete ein "X" in die Karte ein, um zu zeigen, wo der Bahnhof war.
    2. او یک "X" در نقشه علامت زد تا نشان بدهد که ایستگاه قطار کجا بود.

2 وارد کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان