[اسم]

das Entgelt

/ɛntˈɡɛlt/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Entgelte] [ملکی: Entgelt(e)s]

1 مزد اجرت

مترادف و متضاد Entlohnung Vergütung
  • 1.Ich bezahlte das vereinbarte Entgelt für ihre Dienstleistungen.
    1. من مزد توافق‌شده را برای خدماتش پرداخت کردم.
  • 2.Ich mache das umsonst und verlange kein Entgelt.
    2. من این را مجانی انجام می‌دهم و انتظار هیچ اجرتی ندارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان