[فعل]

sich entpuppen

/ɛntˈpʊpn̩/
فعل بازتابی
[گذشته: entpuppte] [گذشته: entpuppte] [گذشته کامل: entpuppt] [فعل کمکی: haben ]

1 از آب درآمدن مشخص شدن

  • 1.Diese Annahme entpuppt sich in Krisenzeiten meist als falsch.
    1. این گمان معمولا در زمان‌های بحرانی اشتباه از آب در می‌آید.
  • 2.sich als großes Talent entpuppen
    2. به‌عنوان استعداد بزرگی از آب درآمدن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان