[فعل]

erlauben

/ɛɐ̯ˈlaʊ̯bən/
فعل گذرا
[گذشته: erlaubte] [گذشته: erlaubte] [گذشته کامل: erlaubt] [فعل کمکی: haben ]

1 اجازه دادن مجاز کردن

مترادف و متضاد verbieten
  • 1.Rauchen ist hier nicht erlaubt.
    1. سیگارکشیدن این‌جا مجاز نیست.
(jemandem) etwas (Akk.) erlauben
(به کسی) چیزی را اجازه دادن
  • Der Arzt hat mir erlaubt, wieder zu arbeiten.
    دکتر به من اجازه داد دوباره کار کنم.
کاربرد واژه erlauben به معنای اجازه دادن
فعل erlauben معنایی مشابه "اجازه دادن" در فارسی دارد و دادن یک حق، یا رضایت برای انجام کاری را نشان می‌دهد. erlauben می‌تواند به یک اجازه شفاهی و غیر جدی اشاره کند، مثلاً:
".Meine Eltern erlauben mir das nicht" (والدینم به من اجازه این را نمی‌دهند.)
یا به مجاز بودن قانونی در انجام کاری اشاره کند، مثلاً:
".Fotografieren ist hier nicht erlaubt" (عکاسی اینجا مجاز نیست/غیرقانونی است.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان