[فعل]

erschießen

/ɛɐ̯ˈʃiːsn̩/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: erschoss] [گذشته: erschoss] [گذشته کامل: erschossen] [فعل کمکی: haben ]

1 شلیک کردن

  • 1.Einer der Täter wurde von der Polizei erschossen.
    1. پلیس به یکی از متهمان شلیک کرد.
توضیحاتی در رابطه با این فعل
این فعل به دو معنای متفاوت ممکن است که به کار برود که مفهوم "شلیک کردن" در هر دو معنا پنهان است. یکی از این معانی "تیرباران کردن" و دیگری "به وسیله گلوله کشتن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان