Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . استخراج کردن
2 . حمایت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
fördern
/ˈfœʁdɐn/
فعل گذرا
[گذشته: förderte]
[گذشته: förderte]
[گذشته کامل: gefördert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
استخراج کردن
مترادف و متضاد
abbauen
gewinnen
schürfen
1.Die Stadt fördert viele Sportprojekte.
1. شهر پروژه های ورزشی زیادی را پیش می برد.
Kohle/Erze/... fördern
زغال سنگ/سنگ معدن/... استخراج کردن
2
حمایت کردن
پشتیبانی کردن
مترادف و متضاد
helfen
protegieren
unterstützen
jemanden fördern
کسی را حمایت کردن [پشتیبانی کردن]
1. Die Stadt fördert viele Sportprojekte.
1. شورای شهر پروژه های ورزشی زیادی را حمایت میکند.
2. Sie hat unsere Arbeit gefördert.
2. او از کار ما حمایت کرد.
3. Sie hat viele junge Künstler gefördert.
3. او از خیلی هنرمندان جوان حمایت کرد.
4. Wir fördern die Zusammenarbeit zwischen Unternehmen.
4. ما از همکاری بین شرکتها پشتیبانی میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
förderer
fönen
föhnen
föhn
föderation
förderprogramm
förderschule
förderung
förmlich
förster
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان