[اسم]

das Feedback

/ˈfiːtbɛk/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Feedbacks] [ملکی: Feedbacks]

1 بازخورد

مترادف و متضاد Beurteilung Bewertung Rückmeldung
  • 1.Das Theaterstück bekam ausgezeichnetes Feedback.
    1. این نمایش یک بازخورد بی‌نظیر دریافت کرد.
  • 2.Ich warte auf ihr Feedback.
    2. من منتظر بازخورد او هستم.
ein Feedback geben
بازخورد دادن
  • Zur Beta-Version konnten Kunden ihr Feedback geben.
    مشتری‌ها می‌توانستند بازخورد خود را نسبت به نسخه بتا بدهند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان