[فعل]

flüstern

/ˈflʏstɐn/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: flüsterte] [گذشته: flüsterte] [گذشته کامل: geflüstert] [فعل کمکی: haben ]

1 نجوا کردن

  • 1.In der Bibliothek darf man nur flüstern.
    1. در کتابخانه تنها اجازه نجوا کردن است.
  • 2.Sie flüsterte leise seinen Namen.
    2. او به آرامی نامش را نجوا کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان