[اسم]

die Formulierung

/fɔʁmuˈliːʁʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Formulierungen] [ملکی: Formulierung]

1 بیان جمله‌بندی

  • 1.Die Formulierung seiner Gedanken fiel ihm schwer.
    1. بیان افکارش برایش دشوار بود.
  • 2.Ich konnte mich nicht an die genaue Formulierung des Gesetzes erinnern.
    2. من نمی‌توانم جمله‌بندی دقیق قانون را به یاد آورم.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان