[اسم]

die Freizeit

/fʁaɪ̯ tsaɪ̯t/
قابل شمارش مونث
[جمع: Freizeiten] [ملکی: Freizeit]

1 اوقات فراغت وقت آزاد

  • 1.In ihrer Freizeit spielt sie Tennis.
    1. او در اوقات فراغت خود تنیس بازی می‌کند.
  • 2.In meiner Freizeit spiele ich oft Fußball.
    2. من در اوقات فراغتم معمولاً فوتبال بازی می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان