[فعل]

gießen

/ˈɡiːsən/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: goss] [گذشته: goss] [گذشته کامل: gegossen] [فعل کمکی: haben ]

1 آب دادن

  • 1.Die Blumen müssen dringend gegossen werden.
    1. گل‌ها باید فورا آب داده شوند.
  • 2.Es hat nicht geregnet. Ich muss meine Blumen gießen.
    2. باران نیامده‌است. من باید به گل‌هایم آب بدهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان