[صفت]

giftig

/ˈɡɪftɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: giftiger] [حالت عالی: giftigsten]

1 سمی

  • 1.Diese Pilze kann man nicht essen, die sind giftig.
    1. این قارچ ها را نمی توان خورد، آنها سمی هستند.
  • 2.Vorsicht das ist giftig!
    2. احتیاط [کن]، این سمی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان