[اسم]

der Grenzübergang

/ˈɡʀɛnʦʔyːbɐˌɡaŋ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Grenzübergänge] [ملکی: Grenzübergang(e)s]

1 گذرگاه مرزی

  • 1.Alle Grenzübergänge wurden geschlossen.
    1. همه گذرگاه‌های مرزی بسته شده‌اند.
  • 2.Außerdem wurde der Grenzübergang letztes Jahr erneuert.
    2. علاوه بر آن، گذرگاه مرزی سال گذشته نو شده‌است. [نوسازی شده‌است.]
  • 3.Israel kontrolliert auch den Grenzübergang zu Ägypten.
    3. رژیم اشغالگر قدس، گذرگاه مرزی مصر را نیز کنترل می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان