[اسم]

der Handel

/ˈhandl̩/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Händel] [ملکی: Handels]

1 تجارت بازرگانی

  • 1.Der Handel mit Computern ist ein gutes Geschäft.
    1. تجارت کامپیوتر یک کاسبی خوب است.
  • 2.Der japanische und der deutsche Wirtschaftsminister besprachen Probleme des Handels zwischen ihren beiden Ländern.
    2. وزرای بازرگانی ژاپن و آلمانی در مورد مشکلات تجارت بین دو کشورشان صحبت کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان