[فعل]

he­r­um­hüp­fen

/hɛrˈʊmhˌʏpfən/
فعل ناگذر
[گذشته: hüpfte herum] [گذشته: hüpfte herum] [گذشته کامل: herumgehüpft] [فعل کمکی: sein ]

1 بالا و پایین پریدن ورجه ورجه کردن، بپر بپر کردن

مترادف و متضاد herumspringen
  • 1.Die Kinder hüpfen im Zimmer herum.
    1. بچه‌ها در اتاق ورجه ورجه می‌کنند.
  • 2.Vergnügt hüpft Franz mit seinen Schwestern auf dem Bett herum.
    2. "فرانتس" خوشحال با خواهرش روی تخت بپر بپر می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان