[صفت]

hoch

/hoːχ/
قابل مقایسه

1 بلند مرتفع

مترادف و متضاد flach niedrig tief
etwas 80/3000/... Meter hoch sein
چیزی 80/3000/... متر ارتفاع داشتن
  • 1. Der Berg ist fast 3000 m hoch.
    1. این کوه تقریباً 3000 متر ارتفاع دارد.
  • 2. Der Mount Everest ist 8880 Meter hoch.
    2. کوه اورست 8880 متر ارتفاع دارد.

2 بالا زیاد

مترادف و متضاد oben sehr viel
  • 1.Das Hotel liegt hoch über dem See.
    1. هتل در بالای دریاچه قرار دارد.
  • 2.Die Benzinpreise sind sehr hoch.
    2. قیمت‌های بنزین خیلی بالاست.

3 شدید سنگین

مترادف و متضاد intensiv
  • 1.Die britische Armee musste hohe Verluste hinnehmen.
    1. ارتش بریتانیا متحمل تلفات سنگینی باید می‌شد.
  • 2.Ich finde die Strafe zu hoch.
    2. به‌نظرم جریمه خیلی سنگین است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان