[اسم]

die Insel

/ˈɪnzəl/
قابل شمارش مونث
[جمع: Inseln] [ملکی: Insel]

1 جزیره

  • 1.Auf der Insel dürfen keine Autos fahren.
    1. بر روی جزیره هیچ ماشینی اجازه حرکت ندارد.
  • 2.Ich würde dieses Mal gern auf einer Insel Ferien machen.
    2. من دوست دارم این بار در یک جزیره تعطیلاتم را بگذرانم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان