[قید]

irgendwo

/ˈɪʁɡn̩tˈvoː/
غیرقابل مقایسه

1 جایی یک جایی

  • 1.Die Katze ist irgendwo im Wohnzimmer.
    1. گربه جایی در اتاق نشیمن است.
  • 2.lrgendwo habe ich meine Brieftasche verloren.
    2. من یک‌جایی کیف بغلی‌ام را گم کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان