[فعل]

kühlen

/ˈkyːlən/
فعل گذرا
[گذشته: kühlte] [گذشته: kühlte] [گذشته کامل: gekühlt] [فعل کمکی: haben ]

1 سرد کردن خنک کردن

  • 1.Sie kühlten den überhitzten Motor mit Wasser.
    1. آن‌ها موتور داغ‌کرده را با آب خنک کردند.
  • 2.Wir sollten die Getränke kühlen.
    2. ما باید نوشیدنی‌ها را سرد می‌کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان