[اسم]

der Künstler

/ˈkʏnstlɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Künstler] [ملکی: Künstlers] [مونث: Künstlerin]

1 هنرمند

  • 1.Einige Bilder des Künstlers sind in der Hamburger Kunsthalle zu sehen.
    1. برخی از تابلوهای این هنرمند را می‌توان در موزه هنر "هامبورگ" دید.
  • 2.In diesem Stadtteil wohnen viele Künstlerinnen. Neben uns wohnt eine Musikerin.
    2. در این منطقه هنرمندان زیادی زندگی می‌کنند. در همسایگی ما یک نوازنده زندگی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان