[اسم]

der Konsument

/kɔnzuˈmɛnt/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Konsumenten] [ملکی: Konsumenten] [مونث: Konsumentin]

1 مصرف‌کننده

  • 1.Ich, als Konsument, kaufe, was billig ist.
    1. من به‌عنوان مصرف‌کننده، چیزی را که ارزان است، می‌خرم.
  • 2.Konsumenten erwarten gute Qualität und niedrige Preise.
    2. مصرف‌کنندگان کیفیت خوب و قیمت‌های پایین انتظار دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان