[فعل]

konsumieren

/kɔnzuˈmiːʀən/
فعل گذرا
[گذشته: konsumierte] [گذشته: konsumierte] [گذشته کامل: konsumiert] [فعل کمکی: haben ]

1 مصرف کردن

مترادف و متضاد aufbrauchen verbrauchen verspeisen
  • 1.Die Europäer haben im letzten Jahr mehr Fleisch konsumiert.
    1. اروپایی ها در سال گذشته گوشت بیشتری مصرف کرده‌اند.
  • 2.Viele Nahrungsmittel müssen bald konsumiert werden.
    2. بسیاری از مواد غذایی باید زود مصرف بشوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان