[فعل]

lügen

/ˈlyːɡən/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: log] [گذشته: log] [گذشته کامل: gelogen] [فعل کمکی: haben ]

1 دروغ گفتن

  • 1.Du bist doch gar nicht krank. Warum lügst du?
    1. تو که اصلا مریض نیستی. چرا دروغ می‌گویی؟
  • 2.Du sollst nicht lügen.
    2. تو نباید دروغ بگویی.
  • 3.Glaube ihm nicht, er lügt. Was er sagt, ist falsch.
    3. باورش نکن، او دروغ می‌گوید. چیزی که او می‌گوید غلط است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان