[صفت]

lebend

/ˈleːbənt/
غیرقابل مقایسه

1 زنده

  • 1.Der Fahrer verließ das Fahrzeug lebend.
    1. راننده از وسیله نقلیه زنده بیرون آمد.
  • 2.Französisch und Spanisch sind lebende Sprachen.
    2. فرانسوی و اسپانیایی زبان‌های زنده‌ای هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان