[فعل]

mahlen

/ˈmaːlən/
فعل بی قاعده ضعیف فعل گذرا
[گذشته: mahlte] [گذشته: mahlte] [گذشته کامل: gemahlen] [فعل کمکی: haben ]

1 آسیاب کردن خرد کردن، کوبیدن

  • 1.Du musst erst Kaffee mahlen.
    1. تو باید اول قهوه را آسیاب کنی.
  • 2.Sie kauft nur Bohnen und mahlt ihren Kaffee selber.
    2. او فقط دانه‌هایی می‌خرد و خودش قهوه‌اش را آسیاب می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان