[اسم]

die Mahnung

/ˈmaːnʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Mahnungen] [ملکی: Mahnung]

1 اخطار

مترادف و متضاد warnung
  • 1.Er reagierte auf keine Mahnung.
    1. او به هیچ اخطاری واکنش نشان نمی‌داد.
  • 2.Wenn du die Rechnung nicht pünktlich bezahlst, bekommst du eine Mahnung.
    2. اگر قبض را به‌موقع پرداخت نکنی، یک اخطار دریافت می‌کنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان