[اسم]

der Mechaniker

/meˈçaːnikɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Mechaniker] [ملکی: Mechanikers] [مونث: Mechanikerin]

1 مکانیک تعمیرکار خودرو

  • 1.Das kann nur ein Mechaniker reparieren.
    1. این را فقط یک مکانیک می‌تواند تعمیر کند.
  • 2.Jonas ist Automechaniker. Er arbeitet bei Opel.
    2. "یوناس" مکانیک خودرو است. او در "اوپل" کار می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان