[فعل]

meiden

/ˈmaɪ̯dn̩/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: mied] [گذشته: mied] [گذشته کامل: gemieden] [فعل کمکی: haben ]

1 دوری کردن پرهیز کردن

  • 1.Er meidet Katzen, weil er allergisch gegen sie ist.
    1. او از گربه‌ها دوری می‌کند چون نسبت به آن‌ها حساسیت دارد.
  • 2.Man sollte unnötiges Risiko meiden.
    2. آدم بایستی که از ریسک‌های غیرضروری پرهیز کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان