[قید]

meist

/maɪ̯st/
غیرقابل مقایسه

1 اکثر بیشتر

مترادف و متضاد größtenteils namentlich überwiegend
  • 1.Die meisten Norddeutschen sind sehr groß.
    1. بیشتر افرادشمال آلمان خیلی قدبلند هستند.
  • 2.Ich bin neu im Haus. Die meisten Nachbarn kenne ich noch nicht.
    2. من در این خانه جدید هستم. بیشتر همسایه‌ها را نمی‌شناسم.
  • 3.Wie gut kannst du Deutsch? – Das Meiste verstehe ich.
    3. آلمانی‌ات چقدر خوب است؟ - بیشترش را می‌فهمم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان