Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . ظهرها
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
mittags
/ˈmɪtaːks/
غیرقابل مقایسه
1
ظهرها
در ظهر
1.Meine Familie isst mittags immer zusammen.
1. خانوادهام همیشه غذا را باهم میخورد.
2.Mittags esse ich in der Kantine.
2. ظهرها من در کافهتریا غذا میخورم.
تصاویر
کلمات نزدیک
mittagessen
mittag
mitsprechen
mitspracherecht
mitspieler
mittagspause
mittagszeit
mitte
mitteilen
mitteilsam
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان