Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . (کسی یا چیزی را) دنبال کردن
2 . چیزی را پیگیری کردن
3 . (به کاری) پرداختن
4 . عقب بودن
5 . (کسی را) رها نکردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
nachgehen
فعل گذرا
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
(کسی یا چیزی را) دنبال کردن
2
چیزی را پیگیری کردن
رسیدگی کردن
3
(به کاری) پرداختن
(کاری را) انجام دادن
4
عقب بودن
کند بودن
5
(کسی را) رها نکردن
آرام نگذاشتن
تصاویر
کلمات نزدیک
nachgeben
nachfüllen
nachfühlen
nachfragen
nachfrage
nachgeschmack
nachgiebig
nachgiebigkeit
nachhaltig
nachhaltigkeit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان