[اسم]

der Nachhaltigkeit

/ˈnaːχhaltɪçkaɪ̯t/
غیرقابل شمارش مذکر
[ملکی: Nachhaltigkeit]

1 پایداری استمرار

  • 1.Der Sprecher auf der Konferenz sprach über Nachhaltigkeit.
    1. سخنران در کنفرانس درباره پایداری صحبت کرد.
  • 2.In der politischen Diskussion spielt Nachhaltigkeit zunehmend eine Rolle.
    2. پایداری در بحث‌های سیاسی به طور فزاینده‌ای نقش بازی می‌کند.
  • 3.soziale Nachhaltigkeit
    3. پایداری اجتماعی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان