Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . کنجکاوی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Neugier
/ˈnɔɪ̯ˌɡiːɐ̯/
غیرقابل شمارش
مونث
[ملکی: Neugier]
1
کنجکاوی
فضولی
مترادف و متضاد
Wissensdrang
Wissensdurst
1.Ich habe aus neugier deutsch gelernt.
1. من از روی کنجکاوی آلمانی را یاد گرفتم.
2.Warum willst du über das wissen? Deine Neugier ist wirklich schlimm.
2. چرا میخواهی در این مورد بدانی؟ فضولی تو واقعاً بد است.
تصاویر
کلمات نزدیک
neugeboren
neueröffnung
neuerung
neuerdings
neueingabe
neugierig
neuheit
neuigkeit
neujahr
neujahrsfest
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان