[اسم]

die Neuheit

/ˈnɔɪ̯haɪ̯t/
قابل شمارش مونث
[جمع: Neuheiten] [ملکی: Neuheit]

1 نوآوری ابتکار

مترادف و متضاد Novität Novum
  • 1.Auf der Messe werden viele wissenschaftliche Neuheiten gezeigt.
    1. در نمایشگاه نوآوری‌های علمی زیادی نمایش داده می‌شوند.
  • 2.Die Neuheit der Erfindung war offensichtlich.
    2. نوآوری اختراع واضح بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان