[اسم]

das Obst

/oːpst/
قابل شمارش خنثی
[ملکی: Obst(e)s]

1 میوه

  • 1.Es gibt zurzeit wenig frisches Obst zu kaufen.
    1. در حال حاضر میوه تازه کمی برای خرید هست.
  • 2.Im Sommer ist das Obst billig.
    2. در تابستان میوه ارزان است.
  • 3.Obst kaufe ich am liebsten auf dem Markt.
    3. من ترجیح می‌دهم میوه را از بازارچه بخرم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان