[اسم]

das Ohr

/oːɐ/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Ohren] [ملکی: Ohr(e)s]

1 گوش

  • 1.Das Baby hat aber kleine Ohren!
    1. بچه چه گوش های کوچکی دارد!
  • 2.Ich habe Ohrenschmerzen.
    2. من گوش درد دارم.
  • 3.Sie hält sich die Ohren zu.
    3. او گوش‌هایش را گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان