[اسم]

die Pension

/paŋˈzi̯oːn/
قابل شمارش مونث
[جمع: Pensionen] [ملکی: Pension]

1 اقامتگاه پانسیون

  • 1.Die Pension ist billiger als ein Hotel.
    1. پانسیون از هتل ارزان‌تر است.
  • 2.Im Urlaub haben wir in einer kleinen Pension gewohnt.
    2. در تعطیلات، ما در یک پانسیون کوچک بودیم.

2 بازنشستگی مستمری بازنشستگی

  • 1.Sie ist 67 und bekommt jetzt eine gute Pension.
    1. او 67 ساله است و حالا مستمری بازنشستگی خوبی دریافت می‌کند.
in Pension gehen
بازنشسته شدن
  • Beamte gehen mit 65 Jahren in Pension.
    کارمندان 65 ساله بازنشسته می‌شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان