[صفت]

pensioniert

/pɛnˈzi̯oːniːɐ̯t/
غیرقابل مقایسه

1 بازنشسته

  • 1.Frau Colette ist eine pensionierte Lehrerin.
    1. خانم "کولت" معلم یک بازنشسته است.
  • 2.Mein Vater ist seit drei Jahren pensioniert.
    2. پدر من سه سال است که بازنشسته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان