Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . برشته کردن
2 . کباب کردن
3 . سرخ کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
rösten
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
برشته کردن
ترد کردن
2
کباب کردن
بریان کردن
3
سرخ کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
röntgenarzt
röntgen
römisch-katholisch
römisch
römer
rösterei
rösti
röte
röten
rötlich
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان