[فعل]

raspeln

/ˈʀaspl̩n/
فعل گذرا
[گذشته: raspelte] [گذشته: raspelte] [گذشته کامل: geraspelt] [فعل کمکی: haben ]

1 رنده کردن

  • 1.Erst raspeln die Schüler die Schokolade.
    1. دانش‌آموزان در ابتدا شکلات‌ها را رنده می‌کنند.

2 سوهان کشیدن سوهان زدن

  • 1.Holz raspeln
    1. چوب را سوهان کشیدن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان