[اسم]

die Ratenzahlung

/ˈʁaːtn̩ˌt͡saːlʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Ratenzahlungen] [ملکی: Ratenzahlung]

1 پرداخت قسطی

  • 1.Beim Kauf dieses Wagens ist auch eine Ratenzahlung möglich.
    1. هنگام خرید این ماشین پرداخت قسطی نیز ممکن است.
  • 2.Ich kann mein teures neues Auto per monatlicher Ratenzahlung bezahlen.
    2. من می‌توانم هزینه ماشین جدید گرانم را با پرداخت قسطی ماهیانه پرداخت کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان