[صفت]

rechtmäßig

/ˈʀɛçtˌmɛːsɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: rechtmäßiger] [حالت عالی: rechtmäßigsten]

1 قانونی مشروع

  • 1.Als Sohn des Königs ist er der rechtmäßige Erbe.
    1. به عنوان پسر پادشاه، او وارث قانونی است.
  • 2.Ich musste die rechtmäßige Verwendung der urheberrechtlich geschützten Bilder beweisen.
    2. من باید استفاده قانونی از تصاویر محافظت‌شده دارای حق نشر را ثابت می‌کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان