[فعل]

schmelzen

/ˈʃmɛlʦn̩/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: schmolz] [گذشته: schmolz] [گذشته کامل: geschmolzen] [فعل کمکی: sein ]

1 ذوب شدن آب شدن

  • 1.Butter schmilzt in der Sonne.
    1. کره در آفتاب آب می‌شود.
  • 2.Gold schmelzen
    2. ذوب شدن طلا
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان