Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . بهت زده کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
schockieren
/ʃɔˈkiːʀən/
فعل گذرا
[گذشته: schockierte]
[گذشته: schockierte]
[گذشته کامل: schockiert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
بهت زده کردن
1.Er schockierte seine Eltern, als er mit grünen Haaren nach Hause kam.
1. او والدینش را بهت زده کرد، وقتی که با موی سبز به خانه آمد.
تصاویر
کلمات نزدیک
schocken
schock
schnüren
schnüffler
schnüffeln
schockiert
schokolade
schokoladeneis
schokoladenstreusel
schokoladetorte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان