Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . قدم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Schritt
/ʃʀɪt/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Schritte]
[ملکی: Schritt(e)s]
1
قدم
گام
1.Die Sprachschule ist nur ein paar Schritte von hier.
1. مدرسه زبان فقط چند قدم از اینجا فاصله دارد.
2.Du musst der Anleitung Schritt für Schritt folgen.
2. شما باید دستور العمل را قدم به قدم دنبال کنید.
3.Wir waren ein paar Schritte gegangen, da fing es an zu regnen.
3. ما چند قدم راه رفته بودیم، که باران شروع شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
schrillen
schrill
schriftzeichen
schriftverkehr
schriftsteller
schroff
schrot
schroten
schrott
schrottreif
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان