[صفت]

selbstständig

/ˈzɛlpstʃtɛndɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: selbstständiger] [حالت عالی: selbstständigste-]

1 مستقل

  • 1.Er ist selbstständig.
    1. او مستقل است [زندگی مستقلی دارد].
  • 2.Wir suchen eine Sekretärin, die selbstständig arbeiten kann.
    2. ما به دنبال یک منشی هستیم که بتواند مستقل کار کند.

2 خوداشتغال خویش‌فرما

  • 1.Bist du angestellt oder selbstständig?
    1. تو کارمند هستی یا خوداشتغال؟
  • 2.Jetzt bin ich angestellt. Früher war ich selbstständig .
    2. حالا من کارمند هستم. قبلاً خوداشتغال بودم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان