[قید]

sowieso

/zoviˈzoː/
غیرقابل مقایسه

1 به هر حال

  • 1.Ich muss sowieso zur Bank, ich begleite dich ein Stück.
    1. من به هر حال به بانک می‌روم، من یک کم تو را همراهی می‌کنم.
  • 2.Willst du mir den Brief mitgeben? Ich gehe sowieso zur Post.
    2. می خواهی نامه را به من بدهی؟ من به هر حال به اداره پست می‌روم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان