Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . بازیکن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Spieler
/ˈʃpiːlɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Spieler]
[ملکی: Spielers]
[مونث: Spielerin]
1
بازیکن
1.Eine Fußballmannschaft hat elf Spieler.
1. یک تیم فوتبال 11 بازیکن دارد.
2.Für dieses Spiel braucht man zwei bis vier Spieler.
2. برای این بازی به دو تا چهار بازیکن نیاز هست.
تصاویر
کلمات نزدیک
spielend
spielen sie schach?
spielen
spieleabend
spielbank
spielerei
spielergebnis
spielerisch
spielfeld
spielfigur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان