[اسم]

das Spielzeug

/ˈʃpiːlˌt͡sɔʏk/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Spielzeuge] [ملکی: Spielzeug(e)s]

1 اسباب بازی

  • 1.Zu Weihnachten wünschen sich die Kinder vor allem Spielzeug.
    1. در کریسمس بچه‌ها بیشتر از همه چیز اسباب بازی آرزو می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان